به نام خدا
Title: Time-Sensitive Web Image Ranking and Retrievalvia Dynamic Multi-task Regression
Authors: Gunhee Kim, Eric P Xing
Abstract: In this paper, we investigate a time-sensitive image retrievalproblem, in which given a query keyword, a query timepoint, and optionally user information, we retrieve the mostrelevant and temporally suitable images from the database.Inspired by recently emerging interests on query dynamics ininformation retrieval research, our time-sensitive image re-trieval algorithm can infer users_ implicit search intent betterand provide more engaging and diverse search results ac-cording to temporal trends of Web user photos. We modelobserved image streams as instances of multivariate pointprocesses represented by several different descriptors, anddevelop a regularized multi-task regression framework thatautomatically selects and learns stochastic parametric mod-els to solve the relations between image occurrence prob-abilities and various temporal factors that influence them.Using Flickr datasets of more than seven million images of 30topics, our experimental results show that the proposed al-gorithm is more successful in time-sensitive image retrievalthan other candidate methods, including ranking SVM, aPageRank-based image ranking, and a generative temporaltopic model.
Publish Year: 2013
Publisher: ACM-WSDM
ایران سای – مرجع علمی فنی مهندسی
حامی دانش بومی ایرانیان
مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوختههای علمی(به انگلیسی: Knowledge management - KM) به معنای در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. مدیریت دانش شامل یک سری استراتژی و راهکاربرای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش وتطبیق بینش ها و تجارب در سازمان می باشد.برنامه اجرایی مدیریت اندوختههای علمی بر این دو جزء اصلی بنا میشود:
1. فرآیندهایی که این اندوختهها را مدیریت میکنند،
2. ابزار و تمهیداتی که دسترسی به این سرمایههای علمی را آسان میکنند.
مفهوم مدیریت دانش
مدیریت دانش طیف وسیعی از فعالیتها است که برای مدیریت، مبادله، خلق یا ارتقای سرمایههای فکری در سطح کلان به کار میرود. مدیریت دانش طراحی هوشمندانه فرایندها، ابزار، ساختار و غیره با قصد افزایش، نوسازی، اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است که در هر کدام از سه عنصر سرمایه فکری یعنی ساختاری، انسانی و اجتماعی نمایان میشود. مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که بعنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمانها را برای حل مسائل یادگیری، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیریهای پویا به صورت کارا و موثر قادر میسازد. علل پیدایش مدیریت دانش:
۱- دگرگونی مدل کسب و کار صنعتی که سرمایههای یک سازمان اساسا سرمایههای قابل لمس و مالی بودند(امکانات تولید، ماشین، زمین و غیره) به سمت سازمانهایی که دارایی اصلی آنها غیرقابل لمس بوده و با دانش، خبرگی، توانایی و مدیریت برای خلاق سازی کارکنان آنها گره خوردهاست.
۲- افزایش فوق العاده حجم اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات به طور کلی ارزش دانش را افزوده است؛ زیرا فقط از طریق دانش است که این اطلاعات ارزش پیدا میکند، دانش همچنین ارزش بالایی پیدا میکند. زیرا به اقدام نزدیک تر است. اطلاعات به خودی خود تصمیم ایجاد نمیکند، بلکه تبدیل اطلاعات به دانش مبتنی بر انسانها است که به تصمیم و بنابراین به اقدام میانجامد.
۳- تغییر هرم سنی جمعیت و ویژگیهای جمعیت شناختی که فقط در منابع کمی به آن اشاره شدهاست. بسیاری از سازمانها دریافتهاند که حجم زیادی از دانش مهم آنها در آستانه بازنشستگی است. این آگاهی فزاینده وجود دارد که اگر اندازه گیری و اقدام مناسب انجام نشود، قسمت عمده این دانش و خبرگی حیاتی به سادگی از سازمان خارج میشود.
۴- تخصصی تر شدن فعالیتها نیز ممکن است خطر از دست رفتن دانش سازمانی و خبرگی به واسطه انتقال یا اخراج کارکنان را بهمراه داشته باشد.
در بدو امر به مدیریت دانش فقط از بعد فن آوری نگاه میشد و آن را یک فناوری میپنداشتند. اما به تدریج سازمانها دریافتند که برای استفاده واقعی از مهارت کارکنان، چیزی ماورای مدیریت اطلاعات موردنیاز است. انسانها در مقابل بعد فناوری و الکترونیکی، در مرکز توسعه، اجرا و موفقیت مدیریت دانش قرار میگیرند و همین عامل انسانی وجه تمایز مدیریت دانش از مفاهیم مشابهی چون مدیریت اطلاعات است.
راهبردهای مدیریت دانش
مدیریت کلان جهت کارآمدی زیرسیستمهای خود میبایست ماهیت، اصول و ابعاد مدیریت دانش را بشناسد. راهبردهایی که ماهیت و توانایی متفاوت مدیران را منعکس مینماید عبارتنداز
۱- راهبرد دانش بعنوان راهبرد کسب وکار که روشی جامع و با وسعت سازمانی برای مدیریت دانش است، که بیشتر بعنوان یک محصول در نظر گرفته میشود.
۲- راهبرد مدیریت سرمایههای فکری که بر بکارگیری و ارتقای سرمایههایی که از قبل در سازمان وجود دارند، تاکید دارد.
۳- راهبرد مسئولیت برای سرمایه دانش فردی که از کارکنان حمایت و آنها را ترغیب میکند تا مهارتها و دانش خود را توسعه دهند و دانش خود را با یکدیگر درمیان گذارند.
۴- راهبرد خلق دانش که بر نوآوری و آفرینش دانش جدید از طریق واحدهای تحقیق و توسعه تاکید میکند.
۵- راهبرد انتقال دانش که بعنوان بهنرین فعالیت در بهبود کیفیت امور و کارایی سازمان مورد توجه قرار گرفتهاست.
۶- راهبرد دانش مشتری- محور که با هدف درک ارباب رجوع و نیازهای آنها بکار گرفته میشود تا خواسته آنها به دقت فراهم شود.
تعریف مدیریت دانایی
تحقیق در ادبیات مدیریت، نشان میدهد که هیچ تعریف مورد توافقی از مدیریت دانایی وجود ندارد. تعاریف عمدتاً بر قابلیتهای سازمانی در خصوص تولید ثروت از داراییهای داناییمدار متمرکز هستند. و نقش مدیریت دانایی، اکتساب، جمعآوری و استفاده از دانایی فنی سازمانی و درسهای آموخته شدهاست.
کمی بیش از ده سال از عمر ابداع مفهوم کلی مدیریت دانایی میگذرد و در این مدت، تعاریف گوناگونی در این خصوص ارائه گردیده که هر یک ابعادی از این موضوع را نمایش میدهند. در ذیل به بیان مهمترین این تعاریف میپردازیم:
1. مدیریت دانایی فرآیند سیستماتیک منسجمی است که ترکیب مناسبی از فناوری های اطلاعاتی و تعامل انسانی را به کار می گیرد تا سرمایه های اطلاعاتی سازمان راشناسایی، مدیریت وتسهیم کند.این دارایی ها شامل پایگاه های اطلاعاتی، اسناد، سیاست ها، و رویه ها می شود. علاوه براین هم شامل دانش آشکار وهم دانش ضمنی کارکنان را دربر میگیردو از روش های متنوع و گسترده برای تصرف، ذخیره سازی و تسهیم دانش در داخل یک سازمان استفاده می کند.1
2. مدیریت دانایی، کسب دانایی درست برای افراد مناسب در زمان صحیح و مکان مناسب است، بهگونهای که آنان بتوانند برای دستیابی به اهداف سازمان، بهترین استفاده را از دانایی ببرند.
3. مدیریت دانایی، بنایی سنجیده، صریح و اصولی برای تجدید و استفاده از دانایی در جهت افزایش تأثیر و بازگشت دانایی مربوط به سرمایه دانایی است.
4. تعریف مدیریت دانایی، اغلب به حوزههای تخصصی نویسندگان مقالات وابستهاست. مدیریت دانایی را به صورت فرآیند مستمر اطمینان از توسعه تجربی سازمانها در جهت بهبود قابلیت حل مشکلات سازمانی، و حمایت از مزیت رقابتی تعریف میکنند. مدیریت دانایی را به عنوان قابلیت خلق ارزش افزوده از طریق داراییهای ناملموس سازمانی تعریف میکنند.Waltz عقیده دارد که مدیریت دانایی، به محدودههای سازمانی، فرآیندها و فناوریهای اطلاعاتی مختلفی مربوط است که برای دستیابی، خلق و نشر دانایی جهت تحقق مأموریت سازمانی، اهداف کسب و کار و استراتژیها به کار گرفته میشوند
5. فرایند خلق، انتشار وبکارگیری دانش بمنظور دستیابی به اهداف سازمانی.
6. فلسفهای که شامل مجموعهای از اصول، فرایندها، ساختارهای سازمانی وفن آوریهای بکار گرفته شده که #افراد را بمنظور اشتراک و بکارگیری دانششان جهت مواجهه با اهداف آنها یاری میرساند
7. مدیریت دانایی مجموعه فرایندهایی است که خلق، نشر و کاربری دانایی راکنترل میکنند.
8. مدیریت دانایی، رسمی سازی و دسترسی به تجربه، دانایی و دیدگاههای استادانه را که قابلیتهای جدید، قدرت کارایی بالاتر، تشویق نوآوری و افزایش ارزش مشتری را در پی داشته باشند، هدف قرار میدهد.
دانایی صریح و ضمنی
تحقیقات بسیاری نشان میدهد که تنها ۲۰٪ دانایی آشکار و واضح (Explicit) و ۸۰٪ مابقی تلویحی و نهفته (Tacit or implicit) است. مفاهیم مربوط به این دو نوع دانایی و صفات وویژگی های آ نها را در تعاریف زیر بهتر میتوان دریافت:
دانایی صریح
دانایی است که وضوح کافی برای درک آن وجود دارد. دانای صریح، دانایی است که قابل کد شدن است. منظور از کد، هر گونه کد، اعم از کد نوشتاری، گفتاری، رفتاری و... است. مصادیق این نوع از دانایی، کتاب، مقاله، سخنرانی، روشهای مدون سازمانی و سایر مستندات مشابه، میباشد
دانایی تلویحی
مقالهٔ اصلی: دانش ضمنی
چنین دانایی به سه دلیل از شفافیت و وضوح کافی برخوردار نیست:
1. توانایی تشریح و تعریف دانایی وجود دارد ولی هنوز به عنوان یک دانایی عرضه و معرفی نشدهاست.
2. توانایی تشریح و تعریف وجود دارد، اما اراده و قصد آن وجود ندارد.
3. توانایی تشریح دانایی وجود ندارد.
معمولاً باید این نوع دانایی را در درون اذهان انسانها، رویههای سازمان، و نیز در اندوختههای فرهنگی جوامع گوناگون مستتر یافت. هرچند که مدیریت دانایی ضمنی، به مراتب مشکلتر از دانایی آشکار است، اما ارزش آن در کسب مزیت رقابتی در سازمان، بیشتر میباشد.
مهندس دانش کیست؟
مهندس دانش (Knowledge Engineer) فردی است که در فرآیند مهندسی دانش (Knowledge Engineering) تبحر دارد؛ وی می تواند سه فعالیت استخراج، تحلیل و مدلسازی دانش را انجام دهد. این سه فعالیت منجر به تولید یک پایگاه دانش ساخت یافته مبتنی بر مدل های دانش با قابلیت استفاده مجدد می شود که می تواند به عنوان محتوای ورودی در یک سیستم مبتنی بر دانش استفاده شود. در نگاه های غیرحرفه ای تر مهندس دانش به عنوان نقشی برای اجرای برخی فرآیندهای ساده مدیریت دانش تنزل پیدا می کند.
برگرفته از ویکی پدیا
برای دانلود مقاله های ISI مرتبط با مدیریت دانش به وب سایت ایران سای – مرجع علمی فنی مهندسی مراجعه نمایید.
با تشکر
مهندسی معکوس (به انگلیسی: Reverse Engineering) به علمی گفته میشود که از پاسخ به سوال میرسند و در واقع فرآیند کشف اصول تکنولوژیکی یک دستگاه، شیئ یا یک سیستم میباشد که از طریق تجزیه و تحلیل ساختار و عملکرد آن حاصل میشود. در اکثر مواقع موضوع مورد بررسی یک دستگاه مکانیکی، الکتریکی، برنامه نرم افزاری یا یک ماده بیولوژیکی یا شیمیایی میباشد که بدون داشتن دانش قبلی و تنها با جداسازی اجزا و تجزیه و تحلیل شیوه عملکرد آن، سعی در ایجاد یک نمونه جدید از آن میگردد. مهندسی معکوس به طور عمده در استفادههای تجاری و نظامی به کار میرود و هدف آن استنباط پارامترهای طراحی یک محصول موجود بدون داشتن دانش کافی در زمینه تولید آن محصول و فقط با پیمودن فرآیند معکوس و به کارگیری تکنیکهای مشابه میباشد.
دلایل استفاده از مهندسی معکوس
نوسازی نرم افزار: مهندسی معکوس به صورت کلی برای درک وضعیت موجود برنامه مورد نیاز است. این عمل به منظور برآورد درست کوشش های مورد نیاز برای مهاجرت اطلاعات سیستم به یک وضعیت دلخواه است.
نگهداری نرم افزار: مهندسی معکوس نرم افزار می تواند مستندات لازم را برای درک وضعیت فعلی نرم افزار سیستم فراهم کند.
آنالیز محصول : برای بررسی اینکه یک محصول چه گونه کار می کند،از چه اجزایی تشکیل شده،برآورد هزینه ها و مشخص کردن حقوق مالکیت بالقوه.
بازبینی امنیتی
بدست آوردن اطلاعات حساس به کمک دیس اسمبل و تجزیه و تحلیل طراحی اجزای سیستم
حذف محافظ کپی، دور زدن محدودیت های دسترسی.
ایجاد کپی های بدون مجوز / تایید نشده.
اهداف علمی / آموزشی.
مهندسی معکوس در حوزه نرم افزار
در عمل دو نوع عمده از مهندسی معکوس وجود دارد. در حالت اول، سورس کد برای برنامه وجود دارد، اما سطوح بالاتری از جنبه های این برنامه، شاید مستندات ضعیف یا مستنداتی که دیگر اعتبار ندارد، مشاهده می شوند.در حالت دوم ، سورس کدی برای برنامه موجود نیست و هرگونه تلاشی در جهت استخراج یک سورس کد ممکن برای نرم افزار به عنوان مهندسی معکوس در نظر گرفته شده است.بسیاری از مردم با استفاده دوم از این اصطلاح آشنا هستند. مهندسی معکوس نرم افزار برای جلوگیری از نقض کپی رایت می تواند از تکنیک طراحی اتاق پاک استفاده کند.
مهندسی معکوس کد(سورس کد)
این فرایند برخی مواقع مهندسی معکوس کد یا(Reverse Code Engineering) نامیده می شود.به عنوان یک مثال، دیکامپایل کردن باینری برای پلتفرم جاوا از طریق برنامه JAD می تواند انجام شود. یک مثال از گروهی که مهندسی معکوس نرم افزار را برای لذت بردن ( و انتشار کدهای ثبت ) انجام می دهند CORE هست که مخفف "چالش مهندسی معکوس" است.مهندسی معکوس نرم افزار در قانون کپی رایت ایالات متحده در صورت استفاده منصفانه محافظت می شود. برنامه Samba که به سیستم های غیر مایکروسافت ویندوز اجازه می دهد به اشتراک فایل با سیستم های ویندوزی بپردازند یک مثال کلاسیک از مهندسی معکوس نرم افزار هست. به این خاطر پروژه Samba باید به مهندسی معکوس اطلاعات منتشر نشده در مورد چگونگی به اشتراک گذاری فایل ویندوز می پرداخت، تا که کامپیوتر های غیر ویندوزی بتوانند آنرا شبیه سازی کنند.پروژه Wine همین کار را برای API ویندوز و OpenOffice.org این کار را برای فرمت فایل های مایکروسافت آفیس انجام می دهد.
تکنیک های مهندسی معکوس نرم افزار
مهندسی معکوس نرم افزار از روش های گوناگونی می تواند بدست آید. سه گروه اصلی مهندسی معکوس نرم افزار عبارتند از:
1- تجزیه و تحلیل از طریق مشاهده تبادل اطلاعات - شایع ترین در مهندسی معکوس پروتکل- که شامل استفاده از آنالیزورهای درگاه باس و اطلاعات انتقالی شبکه است.الگوی رفتاری درگاه باس یا شبکه بعدا می تواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. به منظور تولید یک اجرای مستقل که آن رفتار را تقلید می کند. این امر به ویژه برای مهندسی معکوس درایور های دستگاه مفید است.برخی مواقع مهندسی معکوس بر روی سیستم های بسته به وسیله ابزارهایی که عمدا توسط تولید کننده معرفی شده بسیار کمک کننده است. در مایکروسافت ویندوز دیباگر سطح پایین مانند SoftICE طرفداران بسیاری دارند.
2- تولید فایل اسمبل برنامه به وسیله دیس اسمبلر: به معنی خواندن کدهای خام زبان ماشین و درک این اطلاعات با اصطلاحات خواص دیس اسمبلر. این عمل بر روی تمام برنامه های کامپیوتری می تواند اعمال شود اما درک آن ممکن است مدتی زمان بر باشد، مخصوصا برای کسانی که با زبان ماشین آشنا نیستند.
3- دستیابی به سورس کد با استفاده از یک دیکامپایل کننده، فرایندی که تلاش می کند سورس کد را در بعضی زبان های سطح بالا برای برنامه ای که فقط در حالت بایت کد یا کدهای ماشین است فراهم کند.
طراحی اتاق پاک
طراحی اتاق پاک (همچنین به عنوان روش دیوار چینی شناخته می شود) روش کپی کردن یک طراحی به کمک مهندسی معکوس و سپس بازآفرینی آن بدون نقض کپی رایت و اسرار تجاری در ارتباط با طرح اصلی است.طراحی اتاق پاک به عنوان دفاع در برابر نقض قوانین کپی رایت و اسرار تجاری مفید است به این دلیل که به اختراع مستقل متکی است.
به طور معمول، طراحی اتاق پاک با داشتن شخصی که سیستم را برای طراحی دوباره بررسی می کند، انجام می گیرد و آن شخص مشخصات و خصوصیات سیستم مد نظر را می نویسد. این خصوصیات سپس به کمک یک وکیل بررسی می شود تا اطمینان حاصل شود که هیچ مورد کپی رایت را شامل نمی شود. این خصوصیات سپس توسط یک تیم بدون هیچ ارتباطی با تحلیلگر اصلی اجرا می شود.
یک مثال معروف این است که محصولات داده کلمبیا برای اولین بار یک کپی از کامپیوتر های IBM را از طریق اجرای اتاق پاک BIOS آن ساخت.ReactOS یک سیستم عامل منبع باز است که از اتاق پاک مهندسی معکوس اجزای ویندوز ساخته شده است.
برگرفته از ویکی پدیا
برای دانلود مقاله های ISI مهندسی معکوس به وب سایت ایران سای – مرجع علمی فنی مهندسی مراجعه نمایید.
با تشکر